گفتی که ز عشق هرکه افروخته نیستبا او سر سوزنی دلت دوخته نیستما سوخته ایم همچو شمع از دل و جاندر هیچ کجا همچو ما سوخته نیستپروانه که بانگ
سوختن سر میداددیدیم سحر بال و پرش سوخته نیستبلبل که بهار نغمه میخواند ز عشقدیدیم خزان در غم گل سوخته نیستزاهد که بجز سجده ی سهوش نبوددر خاطر خام جنت اندوخته بود ای دوست اگر هست خطا در شعرمبگذر ز جوان، حافظ دل سوخته نیست#آرش_جوان حدیث عشق...
ادامه مطلبما را در سایت حدیث عشق دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : arash67 بازدید : 59 تاريخ : شنبه 10 دی 1401 ساعت: 14:50